دردِ دل هایی که به هیچکس نگفتم...!

تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد ... دیگه ما میگیم دیگه ... مستى و راستى همینیم ...

دردِ دل هایی که به هیچکس نگفتم...!

تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد ... دیگه ما میگیم دیگه ... مستى و راستى همینیم ...

غـــورتـش بده ..

حساب خالى..پشت چراغ زرد  و قرمز و بنفش  زندگى, نمیدونم چه رنگیه اصلا. خیلى وقته دیگه رنگش مهم نیست.

من و این کاغذای لعنتی کنار هم موندیم . باهم بودیم . به پاى هم سوختیم . چه ساعتایی که حرف زدیم . من میگفتم اون فقط نگاه میکرد.آخه هیچ چی بین ما نبود جز یه خودکار .

ول کن .بخند . پاشو . گور بابا همه چی.

حداقل هنوز پادشاه شبى با لباساى گدا. هنوز نقاب ندارى . به بچه گربه هاى خیابونم باج نمیدى هنوز . تا وقتى نیش دارى لاى دندونات نیاز به آش و آش خورى نداری دیگه .  دیگه حرص موفقیتاى اون دس پا چُلفتیاى بی عرضه که الان با عرضه شدنو نخور . اونا خالین سَبُکن  "عصا "دارن  .تو پُرى سنگینى عصا هم ندارى . بسوز ولى محتاج سایه ی بید مجنون نشو . مجنون صاحب داره.

دیگه مهم نیست کی ازت کند و استفاده کرد . کی سوارت شد . کِی سوارت شد.

خیلى وقته مهم نیست کى زیره کیه . کی به کیه . کی میره میده . کی بهت مالوند تا بیمه شه . دیگه مهم نیست.

نمیدونم چطورى باید بفهمم زندگیو.زنده بودنو . کلاً درک نمیکنم . باید کافکا بخونم یا پیپ انیشتین؟یا هدایت بخونم؟چِت ـه چشماى سگ کور بشم؟ قورباغمو غورت بدم؟ برم تو کفِ این که کى پنیرامو دزد برد؟یا میخواى برم تو نخِ سیبیلای نیچه؟روزه ى سکوت بگیرم؟ چیکار کنم بفهممت؟ 

بیخیال.هنوز زندگیت قشنگه.

 پَ جمع  کن بند و بساط آه و نالَتو.

نظرات 1 + ارسال نظر
Mahsan 1393,11,08 ساعت 01:11 ق.ظ

Vaaaayyy in kheili qashang bud kheili dus dashtam akharasho

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد