دردِ دل هایی که به هیچکس نگفتم...!

تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد ... دیگه ما میگیم دیگه ... مستى و راستى همینیم ...

دردِ دل هایی که به هیچکس نگفتم...!

تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد ... دیگه ما میگیم دیگه ... مستى و راستى همینیم ...

بــاقـالى فــروش

بنام خدا ..خدا کیه؟ بگذریم ...


الان قراره من باشم و تو , تو کى باشى؟ من کیم؟


آها خدا همونه که میگن خیلى مهربونه و کامیون کامیون آدم میبره بهشت و تریلى تریلى حورى و فرشته خالى میکنه سرشون؟ گور پدر بهشتش  و هرچى فرشتشه ـس ... عاشق همین جهنمیم که خداتون واسم ساخته ...


منم اونیم که هنوز خیلى مایه دارم  ! چون یه عمره بهم میگن "وقت طلاست" ما که ندیدیم!

همونیم که واسه زندگیم برنامه ریظى دارم ! زن و زندگی نه ها! 

پول بود میدم 3-4تا دکترا  میخرم , ازین روپوش سفیدا میپوشم و ازین به بعد با این توله دکترا میگردم دیگه ... 

درآمدم توپ ساعت 5 خونه ام ... اونموقعس که دیگع غــُر نمیزنم و واست میشم حمید طالب زاده ..همه چی آرومه اینا  ...


بعد متشخص میشم دیگه دود مود تعطیل , میرم تو فاز ماساژ و روغن و سولار و عمل دماغ و ازین تیتیشا میشم خلاصه واست ...


خیلى خب بسه زیاد خندیدیم ...


از برنامه ریزی و 2روز دنیام یه چند سالى میشه که گذشته و دیره دیگه واسه این حرفا..


قدیـــما یادمه تا صداى در و لنگه کفش میومد سریع میدویدم دم در ... بابام بود بازم ...خســته بودا ... ولى بازم وقتى میومد منو میذاشت رو کولش و کل راهرو رو چندبار اینور اونور میکرد ...با اینکه کمرش خورد بود هـِى ...باباو مامانم بودن و یه دنیا که منو واسشون تُف کرده ...

اونموقع  با شنگول منگول خوابم میبرد , پلنگ صورتى اون موقع سیاسى نشده بود و آدم نمیخورد ملوان زبل اونموقع تا میتونست از جیبم اسفناج نمیخورد,  تام با جرى میزدن تو سر همدیگه ولى بازم دلش نمیومد بخورش ...

خیلیه که داره میگذره ازونروزا ... 

الان دیگه فقط دوست دارم اتاقم تاریک باشه ... صبحاى زود رویاهامو سوار آژانس میکنم ... دیگه الان دوره ى کیم و تمبر هندى نیست ... تابستونا دیگه آب زرشک و فالوده نمیخوام ...دیگه بهم فسقلى نمیگن ... جاى اسباب بازیامم ریش تراش اومده  هم بازیامم دیگه دهناشون بجاى  شیر بو الکل میده و فقط با دود و عرق و اون چیز گرد چپیه باهام کار دارن ... 

بقیشونم دیگه تو فاز خودشونن و پاى منقل و دود و سیخشونن ... 4تا دیگه ام مثه من فقط بلدن عربده لقمه کنن واسه ننه باباشون و شیشه بشکونن و لات شن واسه اونا ... آره همونایى که یه عمر جون کندن واسمون , الان فقط کارم شده وقتى فهمیدم دل بابام زخمه برم نمکدونو بیارم ...


بدهکارم ! بدهکاره اون رفیقیم که غمام غمش بود یه عمر ,  از جونش مایه میذاشت تا من راست و ریست باشم فقط , نموند ...رفت ولى بدهکارشم هنوز...

بدهکارم ! بدهکار قلب یه زن که یه عمر با حرص و غم پرش کَردم ...

بدهکارم! بدهکار یه مرد که خودِ عشقه ... بدهکار خودش و چروکاى صورتش ...

بدهکارمهربونیه  قلب یه نفرم که تنهام نذاشته تا اونجا که تونسته و باز من غُر زدم سرش و ناراحتش کردم..

خلاصه بدهکار خیلیام همونایى که یه روزى رفتن و نگفتن کى برمیگردن ...

یه عمر بدهکارتونم و همیشه کارى جز شرمنده کردتون انجام ندادم ... 


نظرات 11 + ارسال نظر
monA 1391,04,28 ساعت 10:30 ب.ظ

aghaa aaali bud ke! avalesh adam fek mikone dari sare karesh mizari bad yeho in paina ke miresi adam ghamgin mishe khyliiiiii khub bud makhsoosan axe , jensen acklesse kooochooloo

ممنون مونا جان .

MISS SAYTA 1391,04,28 ساعت 11:05 ب.ظ http://elaheysharghii.mihanblog.com

اصلن نمیتونی تصور کنی چقدر این پستت برام آشنا بود... انگار حرفهای دلم بود که یه نفر دیگه بیان کرد. چقدر پستت افسوس و حسرت داشت, واقعن به اون دوران که فکر میکنم, به کودکی بی دغدغه ام که فکر میکنم, یه لبخند تلخ و یه آه پر از حسرت میشه سهمم از اون همه خاطرات... عالی می نویسی :)

افسوس و حسرت همیشه زیاده وقتى به عقب نگاه میکنیم , همیشه یه چیزی هست که باید غصشو بخوریم , مثه همون بی دغدغه بودن دوران کودکی و مقایسش با زمان حال ... ممنونم نازنین جان:)

iMAN 1391,04,29 ساعت 01:32 ق.ظ

Baese eftekhare mani dadashi , ye doonei dordoonei vase dele ashegham taki:-D

عزیز دل منى شما

نازنین 1391,04,30 ساعت 11:33 ب.ظ

نوشتت مثل همیشه عالی.بهتر از همیشه حتا.
بدهکاریم همگی..
از خودم شرمنده شدم وقتی خوندمش.اینکه چقدر چقدر زود همه چیو یادم رفته...
چقدر زود یادمون میره...

هممون یه عمر شرمندشونیم همیشه یادمون میره چی بودیم و چی شدیم با زحمت اونا , ممنونم نازنین به خاطر حضورت :)

سارا 1391,04,31 ساعت 12:16 ق.ظ http://baranian.blogfa.com

:)
بدهکاریم!راس میگی!
تا تسویه نکنیم باهاشون و تسویه نکنن باهامون یه قدمم ازین دنیا بیرون نمیذاریم

تسویه ... جس بدهکارى ... هیچکاریم نمیکنیم ته این همه حرفا ...ممنون سارا جان :)

YA30`` 1391,05,01 ساعت 12:14 ق.ظ

نمیدونم چه مرگمه ولی وقتی خوندم بلاگتو اروم شدم خیلی ممنون واقعا واسه نوشتت مرسی

خوشحال شدم که آرومت کرده ...

هستی 1391,05,10 ساعت 05:54 ب.ظ

همه بدهکاریم به خیلیا ، مرسی که یادمون آوردی این بدهی هارو :)
عکستم خیلی بانمک بود :)

ممنون هستى جان :)

sima 1391,06,08 ساعت 11:34 ب.ظ

اشکمو درآوردی! جنس حرفاتو می شناسم! چرا اینجوری می کنی با خودت؟؟ چرا اینجوری می کنین با خودتون؟؟

ایدا 1391,06,13 ساعت 02:40 ق.ظ http://dali.blogsky.com/

تکون دهنده بود ... گاهی باید یادمون بیاد که بدهکار چه کسایی هستیم ...

... 1392,05,05 ساعت 03:07 ق.ظ

farda rooze jahanye (i love u)ast. age ino gerefty manish ine ke yeki dooset dare. ino be 10 nafar befrest ta 143 daghigheye ayande va farda behtarin rooze toe. NIME SHABE EMSHAB ESHGHE VAGHEYIYE SHOMA SABET MIKONE KE DOOSET DARE. saat 14 farda ye etefaghe khoob baratoon miofte in mitoone harja bashe. baraye bozorgtarin shoke zendegitoon amade bashid. age in matno pak koni shoma moshkele rabetei ta 10 sal dige peyda khahid kard.....................................

Masan 1393,11,08 ساعت 01:24 ق.ظ

[:S001:]Mohamad
Fqd mitunm begam behtarin delneveshteii bud k khundam tahala
azizam Likee

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد